ابوثور ابراهیم بن خالد کلبیاَبو ثور، ابراهیم بن خالد بن ابی الیمان کلبی (د ۲۴۰ق/۸۵۴م)، فقیه بغدادی که خود مذهبی مستقل داشت. ۱ - معرفیگفته شده که کنیه وی ابوعبداللّه بوده است. [۱]
مزی، یوسف بن عبدالرحمن، ج۲، ص۸۱، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
در برخی از منابع تولد او را در حدود ۱۷۰ق/۷۸۶م دانستهاند. [۲]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۲، ص۷۳، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۴ق/۱۹۸۳-۱۹۸۴م.
[۳]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۲، ص۷۴، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۴ق/۱۹۸۳-۱۹۸۴م.
۲ - بهره علمیابوثور در مجلس محدثان عُلیّه، وکیع بن جراح و عبدالرحمن بن مهدی به فراگیری حدیث پرداخت [۴]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱ (۱)، ص۹۸، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۵]
مزی، یوسف بن عبدالرحمن، ج۲، ص۸۱، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و نزد فقیهان بغداد از پیروان ابوحنیفه فقه آموخت. [۶]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۶، ص۶۷-۶۸، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
به هنگام ورود شافعی به بغداد (۱۹۵ق) وی در زمرۀ ملازمان درس او درآمد و فقه قدیم شافعی را از او فرا گرفت. ابوثور تا آنجا مورد احترام معاصران خود بود که فقیهی چون احمد بن حنبل او را در کنار سفیان ثوری قرار داده و بنابر حکایتی، در پاسخ یک سؤال فقهی، پرسش کننده را به ابوثور احاله کرده است. [۹]
ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۲، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم.
۳ - وثاقت ابوثوردر حدیث، کسانی چون نسایی ، ابن حبان و خطیب بغدادی او را مورد وثوق شمردهاند و روایات وی در کتب معتبر حدیث چون سنن ابو داوود و سنن ابن ماجه وارد شده است. [۱۰]
ابن حبان، محمد، ج۸، ص۷۴، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۱۲]
مزی، یوسف بن عبدالرحمن، ج۲، ص۸۰، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
محدثان ناموری مانند ابوداوود سجستانی ، ابن ماجه قزوینی ، ابوحاتم رازی و ابوالقاسم بغوی از او حدیث شنیدهاند. [۱۳]
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، ج۱ (۱)، ص۹۸، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۱۴]
مزی، یوسف بن عبدالرحمن، ج۲، ص۸۱، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۴ - شاگردانبا وجود جایگاه خاص ابوثور در حدیث، وی بیشتر به عنوان فقیه شهرت داشته است. [۱۵]
عبادی، محمد بن احمد، ج۱، ص۲۲، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش گوستا ویتسنام، لیدن، ۱۹۶۴م.
در میان کسانی که از او فقه آموختهاند، میتوان از داوود بن علی اصفهانی بنیانگذار فقه ظاهری، جنید بغدادی صوفی مشهور و عبید بن خلف بزّاز یاد کرد [۱۶]
ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، ج۱، ص۱۰۲، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم.
[۱۷]
سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۱۴۱، طبقات الصوفیه، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۱۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۶۵.
۵ - مذهبابوثور در دوران تحصیل خود با مذاهب گوناگون فقهی از اصحاب حدیث ، اصحاب رأی و مذهب شافعی آشنایی یافت، اما خود صاحب مذهبی مستقل بود که از سویی به مذهب شافعی و از سوی دیگر به اصحاب حدیث نزدیک بود. وی یکی از ۴ راوی اصلی فقه قئیم شافعی بهشمار میرود [۱۹]
نووی، یحیی بن شرف، ج۱(۲)، ص۲۰۰، کشف المحجوب، به کوشش و ژوکوفسکی، لنینگراد، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م.
و در نقل از شافعی غرایبی دارد که مورد توجه نویسندگان متأخر قرار گرفته است. [۲۰]
عبادی، محمد بن احمد، ج۱، ص۲۲، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش گوستا ویتسنام، لیدن، ۱۹۶۴م.
[۲۱]
ابن هبیره، یحیی بن محمد، ج۱، ص۶۰، الافصاح عن معانی الصحاح، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
[۲۲]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، ج۲، ص۷۸-۸۰، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
کتابی نیز در اختلافات بین مالک و شافعی گرایش داشته است. [۲۳]
ابن عبدالبر، یوسف، ج۱، ص۱۰۷، الاتتقاء، بیروت، دارالکتب العلمیه.
با اینهمه ابوثور در بسیاری از مسائل با شافعی همراه نبود و نظر مخالف ابراز میداشت. [۲۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۶۵.
از همینرو بوده که نویسندگان شافعی عمدتاً آراء او را به عنوان یکی از «وجوه» مذهب خود تلقی نکردهاند [۲۵]
نووی، یحیی بن شرف، ج۱ (۲)، ص۲۰۰-۲۰۱، کشف المحجوب، به کوشش و ژوکوفسکی، لنینگراد، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م.
[۲۶]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، ج۲، ص۷۷، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
در اینگونه مسائل که ابوثور با شافعی مخالفت ورزیده، میتوان گفت که بیشتر به طریقه اصحاب حدیث بهویژه آراء ابوعبید گرایش داشته است [۲۷]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۰۸، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۸]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۴۶، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
اما گاه نیز در کنار اصحاب رأی قرار گرفته است. [۲۹]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۸۰، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۰]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۲۳۵، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
درواقع چنانکه برخی از پیشینیان یادآور شدهاند، فقه ابوثور منزلتی است میان فقه روایی و فقه درایی. ۶ - شیوه استنباطدر بررسی برخی از موارد اختلاف ابوثور با دیگر فقها، میتوان نظر خاص او را حاصل ویژگی استناد او به کتاب دانست. در مورد مسائلی چون شیر دادن مادر به فرزند، سوگند خوردن به عتق و بریدن دست سارق ، ابوثور یک حکم کلی را از قرآن استنباط کرده، با قرار دادن موضوع مسأله در شمار مصادیق آن حکم کلی، نظری را در مورد مسأله ابراز میدارد که خاص خود اوست. [۳۲]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۳]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۲۱۹، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۴]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۲۲۳، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
گاه نیز پیروی او از حدیثی بخصوص موجب شده تا در یک مسأله، نظری برخلاف نظر دیگر فقها ابراز نماید. [۳۵]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۱۱، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۶]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۵۸، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۷ - تألیف نظراتابوثور نظرات خود را در کتابی مبسوط تحریر کرده و در تألیف آن از اسلوب آثار شافعی بهره گرفته بود. ابن ندیم از بخشهای مختلف این اثر «کتاب الطهارﺓ»، «کتاب الصلاﺓ»، «کتاب الصیام» و «کتاب المناسک» را یاد کرده است. [۳۷]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۵۸، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۸ - آرای ابوثور از دیدگاه بزرگانبه هر روی آراء ابوثور در کتب فقهی بعدی مورد توجه بوده و کسانی چون مروزی در اختلاف العلماء [۳۸]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۲۴، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۹]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۲۵، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
طبری در اختلاف الفقهاء [۴۰]
طبری، محمد بن جریر، ج۱، ص۳۵، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ابن منذر در الاجماع، [۴۱]
ابن منذر، محمد بن ابراهیم، ج۱، ص۲۴، الاجماع به کوشش عبداللّه عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۴۲]
ابن منذر، محمد بن ابراهیم، ج۱، ص۳۵، الاجماع به کوشش عبداللّه عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
ابن حزم در المحلّی [۴۴]
ابن حزم، علی بن احمد، ج۱، ص۱۰۲، المحلی، بیروت، دارالآفاق الجدیدﺓ.
طوسی در الخلاف [۴۵]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۲۱، الخلاف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۶]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۶۵، الخلاف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و ابن رشد در بدایه المجتهد [۴۷]
ابن رشد، محمد بن احمد، ج۱، ص۸، بدایه المجتهد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۴۸]
ابن رشد، محمد بن احمد، ج۱، ص۱۰، بدایه المجتهد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
به نقل آراء وی پرداختهاند و حتی فضل بن شاذان نیشابوری ، عالم امامی (د ۲۶۰ق) در کتابی به بررسی نظرات ابوثور در کنار شافعی، داوود اصفهانی و دیگر فقها پرداخته بود که بعدها الدیباج نام گرفت. [۴۹]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۲۵، الفهرست، نجف، کتابخانه مرتضویه.
۹ - پیروان مذهب ابوثورمحمد بن نصر مروزی (د ۲۹۴ق) در مواضع مکرر از کتاب خود، مذهب ابوثور را بر دیگر فقیهان ترجیح داده [۵۰]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۵۵، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۵۱]
مروزی، محمد بن نصر، ج۱، ص۱۷۲، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و ابن ندیم [۵۲]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۶۵.
برخی از پیروان آغازین مذهب وی چون ابوجعفر احمد بن محمد عیالی و منصور بن اسماعیل مصری را نام برده و آثاری را در فقه به آنان نسبت داده است. همچنین به گفته ابن زولاق و ابن یونس ، مورخان مصر، قاضی ابوعبید ابن حربویه بغدادی (د ۳۱۹ق) که چندی در مصر منصب قاضی القضاتی داشته، دست کم مدتی بر مذهب ابوثور بوده است. [۵۳]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۴، ص۵۳۷-۵۳۸، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۴ق/۱۹۸۳-۱۹۸۴م.
بر پایه گزارش ابن ندیم، [۵۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۶۵.
درنیمه دوم سدۀ ۴ق/۱۰م مذهب ابوثور در آذربایجان و ارمنستان ، مذهب غالب بوده است، ولی باید یادآور شد که مقدسی در همان دورۀ زمانی، در مقام گفت و گو از مذاهب مردم آذربایجان و ارمنستان در اینباره سکوت کرده است. ۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م. (۲) ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۳) ابن حزم، علی بن احمد، المحلی، بیروت، دارالآفاق الجدیدﺓ. (۴) ابن رشد، محمد بن احمد، بدایه المجتهد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۵) ابن عبدالبر، یوسف، الاتتقاء، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۶) ابن منذر، محمد بن ابراهیم، الاجماع به کوشش عبداللّه عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۷) ابن ندیم، الفهرست. (۸) ابن هبیره، یحیی بن محمد، الافصاح عن معانی الصحاح، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م. (۹) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم. (۱۰) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۱۱) ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۴ق/۱۹۸۳-۱۹۸۴م. (۱۲) سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. (۱۳) سلمی، محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰م. (۱۴) طبری، محمد بن جریر، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۱۵) طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۶) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نجف، کتابخانه مرتضویه. (۱۷) عبادی، محمد بن احمد، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش گوستا ویتسنام، لیدن، ۱۹۶۴م. (۱۸) مروزی، محمد بن نصر، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۱۸) مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۱۹) مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م. (۲۰) نووی، یحیی بن شرف، کشف المحجوب، به کوشش و ژوکوفسکی، لنینگراد، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوثور»، ج۵، شماره۲۰۳۰. |